Quantcast
Channel: آرام جان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

Article 0

0
0

گنجشك پر ، جبريل پر ، بابا ...سه نقطه
من پر،  تو پر،  هركس شبيه ما...  سه نقطه

عمه! نه، عمه بالهايش پر ندارد
حالا بماند در خرابه تا... سه نقطه

اين محو يكديگر شدن در اين خرابه
يا اينكه ما را مي پراند يا... سه نقطه

اصلاً چرا من خواستم پيشم بيايي!
بابا شما كه پا نداري تا... سه نقطه

يادت مي آيد، روزهاي در مدينه
دو گوشواره داشتم حالا... سه نقطه!

وقتي لبت را زير پاي چوب ديدم
مي خواستم كاري كنم امّـا... سه نقطه!

انگشت خود را جمع كرد و ناگهان گفت
انگشت پر،  انگشتر بابا... سه نقطه

 

علي اكبر لطيفيان

 

باز از سینه دلم ، با دل خون ، پای برهنه زده بیرون ، به گمانم شده مجنون!
به کجا می بردم این که چنین بال کشیده است و پریده است و رهیده است
چه جانکاه ،کشید از دل خون آه!
دلم سوخت برای دلم و تا که نشستم به بر حرف دل خویش
شنیدم که به لب، ندبه کنان ، مویه کنان ، موی کنان
آه کشان ، از دل و جان ، گفت :سوال از چه ؟
ببین حال شب و روزم و این غصه جانسوز
 که یاران و رفیقان همه گشتند مسافر- همه زائر، همه حاجی،همه مُحرم
 و گمانم که هم الان همگی گرم طوافند
  به دور حرم قبله عالم ،همان عشق معظم ، همان روح مکرم
 خداوند غم و اشک محرم، و من غم زده اینجا، تک و تنها.
باز هم با دل خون گفت: دل من تو کجا دیده دو چشمت
که در این ظلمت گمراهی و این عصر سیاهی
 که کسی خرج کسی شعله کبریت نکرده است
دو خورشید طلائی ،که دو تا پرچم سرخ است نمادش
 به مدار هم و با هم بدرخشند و بتابند و نخوابند شب و روز
 دل گمشدگان را چو بیابند
 چه بزمیست در این سفره
 که یک سوی بود جنت الارباب و بود سوی دگر جنت العباس
و در آن بین چه بین الحرمینی است
 که با شور حسینی همه سینه زنان ،گریه کنان ، ناله زنان
شور بگیرند برای پسر حضرت زهرا !.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 20

Latest Images

Trending Articles





Latest Images